My lesson

 0    43 fiche    mahdissh
skriva ut spela Kontrollera dig själv
 
Fråga فارسی Svar فارسی
آستانه
börja lära sig
آستان، آغاز
ابدیت
börja lära sig
جاودانگی،پایندگی، بی کرانگی
ارادت
börja lära sig
میل و خواست، اخلاص، علاقه ومحبت همراه با احترام
استشمام
börja lära sig
بوییدن
اسرا
börja lära sig
درشب سیرکردن، هفدهمین سوره قران کریم
اندوه گسار
börja lära sig
غم گسار، غمخوار
انگاره
börja lära sig
طرح ، نقشه
اهورایی
börja lära sig
ایزدی، خدایی، منسوب به اهورا
ایل
börja lära sig
گروهی ازمردم هم نژاد که فرهنگ و اقتصاد مشترک دارند و معمولا به صورت چادرنشینی زندگی می کنند
ایل و تبار
börja lära sig
خانواده و نژاد و اجداد
بطالت
börja lära sig
بیکاری ، بیهودگی ، کاهلی
بن
börja lära sig
درختی خودرو و وحشی که دربرخی نقاط کوهستانی ایران می روید ، پسته وحشی ی
پرنیان
börja lära sig
پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار ، نوعی حریر
تعبیر
börja lära sig
بیان کردن، شرح دادن، بازگویی
تفرجگاه
börja lära sig
گردشگاه، جای تفرج، تماشاگاه
تلقی
börja lära sig
دریافت، نگرش، تعبیر
تموز
börja lära sig
ماه دهم ازسال رومیان، تقریبا مطابق با تیرماه سال شمسی ، ماه گرما
حکمت
börja lära sig
فلسفه، به ویژه فلسفه اسلامی
دلاویز
börja lära sig
پسندیده، خوب ، زیبا
سموم
börja lära sig
بادبسیار گرم و زیان رساننده
شبدر
börja lära sig
گیاهی علفی و یکساله ،
شبدر دوچین
börja lära sig
شبدری که قابلیت آن را دارد ، دوبار پس از روییدن چیده شده باشد
شیهه
börja lära sig
صدا و آواز اسب
طفیلی
börja lära sig
منسوب به طفیل، وابسته، آن که وجودش یا حضورش درجایی ، وابسته به وجود کس یا چیز دیگری است ، میهمان ناخوانده
عدلیه
börja lära sig
دادگستری
غرفه
börja lära sig
بالاخانه، هریک ازاتاق های کوچکی که دربالای اطراف سالن یا یک محوطه می سازند که مشرف بر محوطه است ت
فقه
börja lära sig
علم اجکام شرعیه، علمی است که از فروع عملی احکام شرع بحث می کند. مبنای این علم براستنباط احکام است ازکتاب و سنت و به سبب همین استنباط ، محل اجتهاد است
قاش
börja lära sig
قاچ، قسمت برآمده جلوی زین، کوهه زین
قدس
börja lära sig
پاکی، صفا، قداست
قندیل
börja lära sig
چراغ یا چهل چراغی که می آویزند
کمانه
börja lära sig
نام کوهی درمنطقه ونک ازتوابع شهرستان سمیرم استان اصفهان
کهر
börja lära sig
اسب یا استری که به رنگ سرخ تیره
کرند
börja lära sig
اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد
گرمسیر
börja lära sig
منطقه ای که تابستان های بسیار گرم و زمستان های معتدل دارد ، مقابل سردسیر
ماورا
börja lära sig
فراسو، آن سو، ماسوا، برتر
ماورا الطبیعه
börja lära sig
آنچه فراتر از عالم طبیعت و ماده باشد، مانند خداوند، روح و مانندآنها
مباهات
börja lära sig
افتخار، سرافرازی
مدرس
börja lära sig
محلی که درآن تدریس کنند، موضوع درس گفتن
مشایعت
börja lära sig
همراهی کردن، بدرقه کردن
معلق
börja lära sig
آویزان، آویخته شده
نشئه
börja lära sig
حالت سرخوشی، کیفوری، سرمستی
نظاره
börja lära sig
تماشا کردن، نگاه کردن، نگریستن
یغما
börja lära sig
غارت، تاراج، به یغما بردن، غارت شدن

Du måste vara inloggad för att skriva en kommentar.